«پارک ژوراسیک» تاریکی که دارای رتبه R است توسط جیمز کامرون هرگز ساخته نشد
به گزارش دانلود فیلم و به نقل از برخورد دهنده بیش از سی سال پیش، در ۱۱ ژوئن ۱۹۹۳، زمانی که پارک ژوراسیک استیون اسپیلبرگ به سینماها آمد، یکی از بزرگترین و مهم ترین فیلم هایی که تا به حال ساخته شده بود، اکران شد. مردی که قبلاً به ما کوسه در آرواره ها
به گزارش دانلود فیلم و به نقل از برخورد دهنده بیش از سی سال پیش، در ۱۱ ژوئن ۱۹۹۳، زمانی که پارک ژوراسیک استیون اسپیلبرگ به سینماها آمد، یکی از بزرگترین و مهم ترین فیلم هایی که تا به حال ساخته شده بود، اکران شد. مردی که قبلاً به ما کوسه در آرواره ها و بیگانگان در برخوردهای نزدیک از نوع سوم و E.T. فرازمینی، حالا میخواست با دایناسورهایی که در یک پارک تفریحی بیتفاوت هستند مقابله کند. به جرات می توان گفت، با فروش تقریبا میلیارد دلاری اش در گیشه جهانی، پارک ژوراسیک یک موفقیت بود. اگرچه یک فرنچایز شش فیلم را راه اندازی کرد، اما هنوز هیچ فیلمی به فیلم اصلی نزدیک نشده است. استیون اسپیلبرگ کارگردانی عالی برای این کار بود. او ترس را، نه فقط با آروارهها، بلکه دوئل، و اهمیت شخصیتها را درک میکرد، اما سهگانه ایندیانا جونز او نشان داد که چقدر میتواند اکشن بیوقفه بسازد. پارک ژوراسیک همه اینها را دارد. بله، دایناسورهایی وجود دارند که مردم را می کشند و صحنه های تعقیب و گریز شدیدی دارند، اما هیچ کدام بدون شخصیت های خارق العاده ای که سم نیل، لورا درن، جف گلدبلوم، و ریچارد آتنبرو و دیگران بازی می کنند، اهمیتی ندارد.
اسپیلبرگ و یونیورسال پیکچرز برنده جنگ مناقصه برای ساختن یک فیلم بلند از رمانی به همین نام مایکل کرایتون شدند، و در حالی که میتوانیم از این بابت سپاسگزار باشیم، چند نام بزرگ دیگر مانند تیم برتون، ریچارد دانر و جو دانته پیشنهاد دادند. هم. کارگردان دیگری که به دستیابی به حقوق پارک ژوراسیک نزدیک شد، جیمز کامرون بود. او یک بار گفت که اگر آن را می ساخت، فیلم بسیار تاریک تر بود.
«پارک ژوراسیک» ساخته استیون اسپیلبرگ یکی از موفقترین فیلمهایی است که تاکنون ساخته شده است.
همانطور که او هنوز هم عالی است، تقریباً غیرممکن است که بتوان با کلمات بیان کرد که استیون اسپیلبرگ در دهه ۷۰ و در سراسر دهه ۹۰ چقدر بزرگ بود. او نه تنها برخی از بزرگترین فیلمهای ساخته شده را کارگردانی کرد، بلکه بهعنوان تهیهکننده اجرایی، دستی در دیگر آثار کلاسیک داشت. اسپیلبرگ کسی است که گرملینز را به یک فیلم خانوادگی تبدیل کرد و او بود که به بازگشت به آینده کمک کرد. اسپیلبرگ استاد این است که می داند چگونه یک ایده جالب را بپذیرد و آن را به طلای سینما تبدیل کند. به عنوان مثال Gremlins فوق الذکر را در نظر بگیرید. فیلمنامه اصلی کریس کلمب یک فیلم ترسناک سخت R با Gizmo شیطانی بود. اگرچه ممکن است جالب باشد، اما ادعای اسپیلبرگ مبنی بر اینکه باید کمرنگ شود و Gizmo به عنوان قهرمان باشد، حرکت درستی بود. او میدانست که تو میتوانی ترسناک باشی، اما هنوز هم کمی خودداری میکند تا فیلم برای همه مخاطبان قابل دسترستر شود.
در مورد پارک ژوراسیک هم همینطور. رمان مایکل کرایتون در عین اینکه عالی است، تفاوت هایی با فیلم دارد. قابل توجه ترین این است که جرات کرد شخصیت یان مالکوم جف گلدبلوم را بکشد و خالق پارک ژوراسیک، جان هاموند ریچارد آتنبرو را تبدیل به یک شرور کرد. اسپیلبرگ متوجه شد که نمیتوانید محبوبترین شخصیت فیلم را از بین ببرید و هنوز هم وقتی تیتراژ پایانی پخش میشود، تماشاگران را راضی نگه دارید. او همچنین از کنار یک شرور کمعمق رد شد و این فتنه را پیدا کرد که مرد خوبی را به ما نشان دهد که ایده بدش برایش همه چیز تمام شد. در حالی که دایناسورها هیجان انگیز و ترسناک هستند، این شخصیت ها هستند که باعث می شوند ما به عقب برگردیم.
جالب بود که ببینیم اگر افرادی مانند تیم برتون، ریچارد دانر و جو دانته با پارک ژوراسیک چه میکردند، اگر حقوق آن را بر استیون اسپیلبرگ به دست میآوردند. در مصاحبه با A.V. باشگاه، دانته یک بار گفت که از تصمیم اسپیلبرگ برای تغییر جان هاموند از یک آدم بد به یک خوب خوشش نمی آید.
به همان اندازه که این کارگردانان با استعداد و تاثیرگذار هستند، نام بزرگتر دیگری هم میخواست که نقش او را در پارک ژوراسیک بازی کند. جیمز کامرون در مصاحبه ای با هافینگتون پست بریتانیا در سال ۲۰۱۲ از تمایل خود برای به دست آوردن حقوق رمان کرایتون صحبت کرد اما فاش کرد که استیون اسپیلبرگ او را چند ساعت شکست داده است. او گفت:
“اما وقتی فیلم را دیدم، متوجه شدم که من شخص مناسبی برای ساختن فیلم نیستم، او بود. زیرا او یک فیلم دایناسور برای بچه ها ساخت و مال من با دایناسورها بیگانه بود و اینطور نبود. نمایشگاه.
دایناسورها برای بچههای ۸ ساله هستند. همه ما هم میتوانیم از آن لذت ببریم، اما بچهها دایناسور میگیرند و نباید به خاطر این موضوع کنار گذاشته میشدند. حساسیت او برای آن فیلم درست بود، من بیشتر از این میرفتم، بدتر، خیلی بدتر.”
«پارک ژوراسیک» به کارگردانی جیمز کامرون چه شکلی بود؟
در حالی که تصور کردن پارک ژوراسیک به هر شکلی از آنچه که وجود دارد غیرممکن است، زیرا هنوز هم خیال پردازی در مورد کارهایی که جیمز کامرون با آن انجام می داد سرگرم کننده است. اگر کارگردانی به اندازه توانایی انجام پروژه ای به این بزرگی بود، کامرون است. او نه تنها فیلمهای پرهزینه و پرهزینهای مانند The Terminator، Aliens، Terminator 2: Judgment Day، تایتانیک و فیلمهای آواتار میسازد، بلکه او یک فیلمساز است که به همان اندازه مورد علاقه تماشاگران است. به هر حال، تایتانیک و دو آواتار، سه تا از چهار بزرگترین پولساز تاریخ هستند.
اسپیلبرگ با جلوه های فیلم آن را از پارک (ژوراسیک) بیرون انداخت. فیلم های دایناسورها در گذشته بسیار جذاب به نظر می رسیدند. جلوههای بد، استاپ موشن یا در مورد گودزیلا، بچههایی که لباسهای لاستیکی ارزان به تن دارند، میتوانند تماشاگر را از یک فیلم خارج کنند. اسپیلبرگ به دایناسورها احساس زنده بودن داد. تمام این دههها بعد، به لطف کار ترکیبی نبوغ جلوههای عملی و تسلط CGI چراغها و جادوی صنعتی جورج لوکاس، همچنان پابرجاست. دقیقاً همان تیم چند سال قبل از ترمیناتور ۲ با کامرون کار کرد. کامرون بعداً یک کشتی در حال غرق شدن را واقعی جلوه داد و ما را به دنیایی از انساننماهای آبی باور کرد. او می توانست همان کاری را که اسپیلبرگ انجام داد را انجام دهد، مشکلی نیست.
جیمز کامرون نیز می توانست در شخصیت سازی با اسپیلبرگ برابری کند. ترمیناتور ۲ بدون شیمی پدر و پسری بین آرنولد شوارتزنگر و ادوارد فورلونگ به موفقیت نمی رسد. دروغ های واقعی فقط یک فیلم اکشن دیگر است (اگرچه ظاهری چشمگیر) بدون تداخل بین شوارتزنگر و جیمی لی کرتیس. تایتانتیک یک کشتی در حال غرق شدن است و هیچ چیز دیگری بدون جک لئوناردو دی کاپریو و رز کیت وینسلت نیست. سپس بیگانگان وجود دارد. ریدلی اسکات اولین بیگانه کلاسیک را با سیگورنی ویور ساخت، و زمانی که ویور برای دنبالهای بازگشت، کامرون با بیگانگان بیشتری پیشقدم نشد، بلکه ویور را با شخصیتهای بیشتری احاطه کرد، از جمله زاویهای شبیه به مادر. پارک ژوراسیک سخت R ممکن است کار کرده باشد. دایناسورهای بیشتری میتوانستند همه را تکه تکه کنند، از جمله قهرمانان، تا زمانی که فقط یکی باقی بماند، اما نیازی به دورتر و بدتر رفتن آنطور که کامرون تصور میکرد، نبود. استیون اسپیلبرگ همیشه میدانست که حتی زمانی که راه دورتر یک گزینه است، خودداری کند. او نه فقط برای بچه های هشت ساله، بلکه برای بچه های درون همه ما جادو ساخت.
ارسال نظر شما
مجموع نظرات : 0 در انتظار بررسی : 0 انتشار یافته : ۰